مقدمه
پیشینه روابط عراق و سوریه بهعنوان دو کشور همسایه با اشتراکات فرهنگی، تاریخی و ژئوپلیتیکی، دارای فراز و نشیبهایی بوده است. این روابط در طول تاریخ معاصر بازتابی از روندهای گستردهتر منطقهای و بینالمللی، از جمله رقابتهای ایدئولوژیک، تحولات ژئوپلیتیکی، و چالشهای امنیتی بوده است. از تلاشهای اولیه برای وحدت سیاسی تا دورههای تنش و خصومت عمیق، همگی نقش مهمی در شکلدهی به معادلات قدرت در خاورمیانه ایفا کردهاند
مراحل اولیه: تلاش برای وحدت
در سال 1978، عراق و سوریه تصمیم به ایجاد یک اتحاد سیاسی گرفتند. این توافق بخشی از روند گستردهتر تلاشهای ملیگرایانه عربی در قالب حزب بعث در سوریه و عراق برای وحدت بود که از نیمه اول قرن بیستم آغاز شده بود. بر اساس این توافق، حافظ اسد، رئیسجمهور وقت سوریه، ریاست دولت مشترک را بر عهده میگرفت و احمد حسن البکر، رئیسجمهور وقت عراق، به عنوان معاون وی منصوب میشد. این طرح که امید به ایجاد یکپارچگی سیاسی بین دو کشور عربی را تقویت کرده بود، مورد استقبال برخی محافل قرار گرفت اما در همان زمان نیز با مخالفتهایی از سوی گروههای مختلف مواجه شد. عدم اعتماد متقابل بین رهبران دو کشور و ظهور اختلافات ایدئولوژیک بین حزب بعث سوریه و حزب بعث عراق از جمله عواملی بود که مانع تحقق این وحدت شد. استعفای احمد حسن البکر در سال 1979 و به قدرت رسیدن صدام حسین در عراق، فصل جدیدی از رقابت و تنش بین دو کشور را آغاز کرد. حمایت های سیاسی و نظامی سوریه از ایران در جنگ هشت ساله صدام حسین را بر آن داشت تا، سوریه را به دخالت در امور داخلی عراق و برنامهریزی برای سرنگونی رژیم وی متهم کند. این دوره شاهد شکلگیری سیاستهایی بود که روابط دو کشور را برای چندین دهه تحت تأثیر قرار داد.
جنگ خلیجفارس و تأثیرات آن
تهاجم عراق به کویت در سال 1990 و واکنش جامعه بینالمللی، مرحله جدیدی از فشارهای اقتصادی و سیاسی بر عراق را رقم زد. این تهاجم منجر به شکلگیری ائتلافی بینالمللی به رهبری ایالات متحده و اعمال تحریمهای گسترده علیه عراق شد. در همین دوره، سوریه در کنار ائتلاف ضدعراق قرار گرفت و روابط بین دو کشور به شدت متشنج شد. دلایل حمایت سوریه از این ائتلاف شامل منافع ژئوپلیتیکی و تلاش برای بهبود روابط با کشورهای غربی بود. در سال 2003، حمله آمریکا به عراق و سقوط حکومت صدام حسین، دور تازهای از خشونت و ناآرامیها را در عراق به دنبال داشت. این حمله، نظم سیاسی عراق را به کلی دگرگون کرد و خلأ قدرتی ایجاد کرد که زمینهساز گسترش خشونتهای فرقهای و تقویت گروههای مسلح شد. دولت عراق بارها سوریه را به حمایت از این گروهها متهم کرد و مدعی شد که دمشق مرزهای خود را برای عبور شبهنظامیان و تسلیحات باز گذاشته است. سوریه این اتهامات را رد کرد و خود را قربانی وضعیت بیثبات منطقهای معرفی کرد.
بازسازی روابط: از خصومت تا همکاری
پس از سال 2010، روابط عراق و سوریه به تدریج به سمت بهبود حرکت کرد. انتخاب نوری المالکی به عنوان نخستوزیر عراق و روابط نزدیک او با دولت بشار اسد، زمینهساز همکاریهای جدید بین دو کشور شد. این همکاریها عمدتاً بر مبنای منافع مشترک، از جمله مقابله با تهدیدات تروریستی و جلوگیری از گسترش خشونتهای فرقهای در منطقه، شکل گرفت. بحران سوریه که از سال 2011 آغاز شد، فصلی تازه از تعاملات منطقهای را رقم زد. در این دوره، گروههای مسلح عراقی با حمایت ایران وارد جنگ داخلی سوریه شدند و در کنار نیروهای بشار اسد علیه مخالفان سوری جنگیدند. این همکاری نظامی به ویژه در زمان ظهور داعش و گسترش فعالیتهای آن در عراق و سوریه، نقش مهمی در تقویت موقعیت دولت سوریه و حفظ تمامیت ارضی این کشور ایفا کرد. در عین حال، عراق نیز از این همکاریها برای تقویت امنیت مرزی و مقابله با تهدیدات فراملی بهرهمند شد.
بحران سوریه و پیامدهای منطقهای
بحران سوریه تأثیرات گستردهای بر وضعیت امنیتی و سیاسی عراق داشت. با افزایش نفوذ گروههای تروریستی در مرزهای مشترک، عراق به تقویت زیرساختهای امنیتی خود پرداخت. احداث موانع خاکی، سنگرها و استفاده از فناوریهای پیشرفته مانند؛ دوربینهای حرارتی و پهپادها بخشی از تدابیری بود که برای حفاظت از مرزها اتخاذ شد. درعینحال، حضور گسترده آوارگان سوری در مناطق مختلف عراق، از جمله اقلیم کردستان و یا اردوگاه الهول که خانوادههای بازمانده داعشی در مرز عراق و سوریه، چالشهای انسانی و اجتماعی جدیدی برای این کشور ایجاد کرد. از نظر اقتصادی، بحران سوریه تأثیرات منفی بر تجارت و تعاملات اقتصادی دو کشور گذاشت. تحریمهای بینالمللی علیه سوریه و ناامنی در مناطق مرزی، تجارت بین دو کشور را بهشدت محدود کرد. علاوه بر این، پیامدهای انسانی بحران، از جمله جابهجایی جمعیت و تخریب زیرساختها، فشارهای بیشتری بر منابع عراق وارد کرد.
تحولات اخیر: تغییرات در سوریه و واکنش عراق
در دسامبر 2024، تغییرات ناگهانی در سوریه منجر به فروپاشی حکومت بشار اسد و تسلط مخالفان بر بخشهای کلیدی این کشور شد. این تحولات واکنشهای مختلفی را در عراق به دنبال داشت. از یک سو، بخشی از جامعه عراق از سقوط حکومت اسد استقبال کرد و آن را پایانی بر یک دوره سرکوبگرانه دانست. از سوی دیگر، گروههای حامی اسد، نگران قدرتگیری نیروهای مخالف افراطی تکفیری در سوریه هستند که میتواند تهدیدی برای ثبات منطقه باشند. از نظر رسمی، دولت عراق موضعی محتاطانه اتخاذ کرد و از هرگونه اظهارنظر مستقیم درباره حکومت جدید در سوریه خودداری کرد. این در حالی بود که نیروهای امنیتی عراق تدابیر شدیدی برای حفاظت از مرزها اتخاذ کردند و تعاملات دیپلماتیک بین دو کشور به حداقل رسید. در سطح مردمی نیز واکنشها متفاوت بوده است. در حالی که برخی از گروهها از تغییرات سوریه حمایت کردند، دیگران نگران پیامدهای احتمالی آن برای ثبات منطقه بودند.
نتیجهگیری
روابط عراق و سوریه نمونهای از پیچیدگی تعاملات بینالمللی در منطقه خاورمیانه است. این روابط همواره تحتتأثیر تحولات داخلی و فشارهای خارجی قرار داشته و از وحدت سیاسی به خصومت، و از همکاری نظامی به بیطرفی تغییر مسیر داده است. آینده این روابط تا حد زیادی به ثبات داخلی هر دو کشور، تغییرات در نظامهای حکومتی، و تأثیرگذاری قدرتهای منطقهای و بینالمللی بستگی دارد. در شرایطی که منطقه همچنان با تهدیدهای امنیتی و اقتصادی مواجه است، تعامل سازنده بین عراق و سوریه میتواند بهعنوان عاملی کلیدی در ایجاد صلح و ثبات پایدار در خاورمیانه عمل کند. این تعاملات نیازمند دیپلماسی فعال، مدیریت بحرانهای انسانی، و تلاش برای کاهش تنشهای فرقهای و ایدئولوژیک در منطقه است.