مقدمه
به دنبال سقوط حکومت بشار اسد و تغییر نظام سیاسی در سوریه که در نتیجه حملات اسلامگرایان تحت حمایت ترکیه رخ داد، منطقه در وضعیت متفاوتی نسبت به دهههای گذشته قرار گرفته است. ترکیه یکی از بازیگرانی است که در این شرایط جدید به دنبال تثبیت موقعیت خود در سوریه و ورای آن است. در واقع ترکیه در وهله اول در پی ایجاد یک دولت همسو با منافع خود در سوریه و در گام بعدی به دنبال تقویت نفوذ خود در عراق است. ترکیه برای تأمین منافع ملی خود در صدد ایجاد یک کریدور امنیتی – نظامی و اعمالنفوذ خود در سراسر خاک سوریه و عراق است. با پیادهکردن این استراتژی، ترکیه در پی کنترل و ازبینبردن تهدید کردها در این دو کشور خواهد بود. برای این منظور ترکیه از توان گروههای سنی و اسلامگرا در هر دو کشور سوریه و عراق استفاده خواهد کرد. این سیاست برای عراق که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند و کردهای آن نیز از توان بیشتری نسبت به کردهای سوریه برخوردار هستند، آشوب و آشفتگی را به همراه دارد.
تثبیت نفوذ ترکیه در سوریه و پیامدهای آن برای عراق
تشکیل حکومت تحت کنترل ترکیه در سوریه بیش از هر کشور دیگری در منطقه برای عراق و سرنوشت این کشور تعیینکننده خواهد بود. در واقع پیامدهای آن برای عراق از چند نظر قابلتوجه است: نخست، حمایت ترکیه از گروههای اسلامگرای اهلسنت در عراق دوم: تحتفشار قراردادن دولت مرکزی عراق برای عملیات نظامی در خاک عراق سوم، تشدید شکافهای قومی و مذهبی در عراق. در ادامه این سه مورد به تفکیک توضیح داده میشود.
حمایت ترکیه از گروههای اسلامگرای اهلسنت در عراق
با توجه تحولات سوریه و شیوه تغییر نظام سیاسی در این کشور میتوان گفت که ترکیه با حمایت از گروههای اسلامگرای سنی در پی تحقق منافع ملی خود است. ازآنجاییکه ترکیه، کردها را تهدید علیه امنیت ملی خود میداند با آنها نمیتواند وارد ائتلاف شود. همچنین علویان و دیگر اقلیتهای سوریه نیز گزینههای مناسبی برای اعمالنفوذ ترکیه نیستند. ترکیه برای اعمالنفوذ خود در منطقه بیش از هر چیز به دنبال تشکیل حکومتهای اسلامی اهلسنت است. باتوجهبه این مسئله، آنچه که برای ترکیه دررابطهبا عراق نیز مطلوب است، تغییر وضعیت عراق بهگونهای است که اهلسنت این کشور بتوانند زمام امور را در دست گیرند یا در یک وضعیت کمتر مطلوب برای این کشور، اهلسنت عراق به خودمختاری نظیر کردها در عراق دست پیدا کنند. هدف ایدئال برای ترکیه در عراق تشکیل حکومت اسلامگرای سنی و به حاشیه رفتن اکثریت شیعه همچون زمان زمامداری صدام حسین است.
تحتفشار قراردادن دولت مرکزی عراق برای عملیات نظامی در خاک عراق
در طی دهههای اخیر ترکیه به دنبال ریشهکنکردن گروههای کرد پ. ک. ک در عراق که تهدیدی جدیدی بر علیه ترکیه قلمداد میشوند، بوده است. در واقع استراتژی ترکیه این است که این گروه را با انجام عملیات نظامی – امنیتی در خاک عراق از بین ببرد. در شرایطی که ترکیه بتوانند حضور خود را در سوریه تثبیت کند و حکومت مطلوب خود در سوریه را ایجاد کند، فضا برای انجام عملیات گستردهتر در خاک عراق فراهم میشود. ترکیه تاکنون با استفاده از اهرم فشار آب و بحثهای مرتبط با طرح جاده توسعه توانسته مجوز عملیات نظامی در خاک عراق را از دولت مرکزی عراق بگیرد. با کنترل سوریه بهوسیله ترکیه، انجام این مأموریت امکانپذیرتر میشود.
در شرایطی که ترکیه امکان فعالیت امنیتی و نظامی را در داخل سوریه از طریق گروههای سوری تحت حمایت خود به دست آورد، امری که بسیار محتمل به نظر میرسد، این کشور میتواند یک کریدور امنیتی و نظامی زمینی در سراسر خاک سوریه و عراق ایجاد کند. از طریق این کریدور، ترکیه فضای بازتر و گستردهتری برای جولاندادن در داخل خاک هر دو کشور سوریه و عراق به دست میآورد. بدیهی است که پیامدهای این استراتژی ترکیه برای عراق که خود از شکافهای مذهبی و قومی رنج میبرد بسیار ناگوار است.
تشدید شکافهای قومی و مذهبی در عراق
ترکیه از دو طریق میتواند شکافهای موجود در جامعه عراق را تشدید کند: نخست، با ادامه و تشدید حملات این کشور بر علیه پ. ک. ک در داخل عراق، شکاف میان اقلیم کردستان و اتحادیه میهنی افزایش مییابد. تثبیت نفوذ ترکیه در سوریه، این کشور را در مقابل کردهای سوریه نیز قرار میدهد و این امر برای امنیت ملی دو کشور سوریه و عراق پیامدهای امنیتی میانمدت و بلندمدت مخربی همراه خواهد داشت. در واقع عملیات نظامی ترکیه بر علیه کردها عراق را در وضعیتی قرار میدهد که همواره باید خود را آماده حملات ترکیه در داخل این کشور کند. بهدستآوردن سوریه این امکان را به ترکیه میدهد که عراق را نیز در کنترل خود بگیرد و در راستای تأمین منافع ملی خود موازنه میان جریانهای داخلی در عراق را به هم بزند.
استراتژی ترکیه این است که در سوریه و عراق، محوری شکل بدهد که با استفاده از آن بتواند هر گونه تهدید علیه امنیت ملی خود را در داخل خاک این دو کشور بر طرف کند. ازآنجاییکه تحقق این امر تنها با سرکوب کردها تحقق پیدا نمیکند، ترکیه در گام بعدی به دنبال حمایت از اهلسنت در دو کشور سوریه و عراق است. برای عراق که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند، حمایت ترکیه از اهلسنت این کشور میتواند شکاف مذهبی میان اهلسنت و شیعیان را نیز بیشازپیش فعال کند. در این شرایط تقویت نفوذ ترکیه در سوریه میتواند برای عراق درگیریهای قومی و مذهبی فاجعهباری را به همراه داشته باشد.
نتیجهگیری
باتوجهبه اینکه در سالهای پس از سقوط داعش دولت عراق خواستار خروج آمریکا و ائتلاف بینالمللی از این کشور است، در نتیجه تحولات اخیر در سوریه این امکان تقویت میشود که جای پای ترکیه و دخالت این کشور در عراق نیز محکم شود. این امر برای عراق که خواستار عدم دخالت قدرتهای منطقهای و بینالمللی در سرنوشت خود میباشد، مثبت ارزیابی نمیشود. به نظر میرسد که فعالیتهای ترکیه به سوریه ختم نمیشود و در مرحله بعدی عراق را نیز با مشکلات امنیتی دستبهگریبان خواهد کرد.